user cart

ورود به حساب کاربری

برای ورود یا ثبت نام لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید

ورود به سایت به معنای پذیرش قوانین و حریم خصوصی میباشد

خانه مقالات مربیگری فوتبال

روش های تمرینی توماس توخل

روش های تمرینی توماس توخل

توماس توخل به عنوان یکی از مبتکرترین و هیجان انگیزترین مربیان در دنیای فوتبال در نظر گرفته می شود که به تعداد فزاینده ای از مربیان آلمانی پیوسته است که رویکردی همانند او به مربیگری را دارند. توخل علیرغم سن نسبتاً جوان 49 ساله خود، قبلاً سمت های مربیگری را در باشگاه های بزرگ اروپایی مانند پاری سن ژرمن، چلسی و دورتموند بر عهده داشته است. توخل در حال حاضر در بایرن مونیخ به عنوان سرمربی فعالیت می کند، اما سفر مربیگری او در ماینتس آغاز شد، جایی که او به سرعت از مربیگری تیم های جوانان به سمت هدایت تیم بزرگسالان در سن 35 سالگی گام برداشت. توخل همچنین تجربه زیادی در مربیگری جوانان به دست آورده است. در باشگاه‌های مختلف از جمله اشتوتگارت، آگسبورگ و بوروسیا دورتموند، جایی که مهارت تاکتیکی و روش‌های نوآورانه تمرینی او نقش مهمی در موفقیت مربیگری او داشت. 


تمرین دیفرانسیل:

روش‌های تمرینی توماس توخل از کار ولفگانگ شولهورن در زمینه رشد فیزیکی الهام گرفته شده است. رویکرد آموزشی توخل که به آن آموزش یا تمرین دیفرانسیل می‌گویند، بر طراحی شیوه‌هایی تمرکز دارد که بازیکنان را وادار می‌کند خارج از چارچوب فکر کرده و راه ‌حل‌ های جدیدی برای مشکلات کشف کنند. توخل به جای ساده کردن تمرین، قصد دارد آن را پیچیده تر کند تا بازیکنان دنبال راه حل های بیشتری برای حل مشکلات باشند. توخل معتقد است که تمرین نفرات تیم در کنار هم برای موفقیت در زمین ضروری است، زیرا به بازیکنان اجازه می دهد در طول بازی با یکدیگر تعامل داشته باشند. او متقاعد شده است که حل مشکل، کلید پیشرفت بازیکنان است و از آسان کردن کار برای بازیکنان جوان جلوگیری می کند، زیرا معتقد است این امر می تواند مانع رشد آنها شود. 

طبق روش شناسی او، بازیکنان با استعداد در حل مشکلات خوب هستند و به کادر مربیگری خود توصیه می کنند که کار را برای بازیکنان با استعداد خود تا حد امکان سخت کرده تا بتوانند بر موانع غلبه کنند. توخل بر اهمیت تمرین مداوم در سناریوها و موقعیت‌های مختلف، به جای تکرار یک الگوی تکراری تمرینی، تاکید می‌کند. او بازیکنان خود را با تکرارهای بی شمار تمرین می کند و برای همه بازی ها به یک استراتژی ثابت تکیه نمی کند. تمرکز او بر مشغول نگه داشتن ذهن بازیکنان در طول جلسات تمرینی برای به ارمغان آوردن بهترین عملکرد کلی از آنها در قالب عنصری پویا و محرک است که مجموعه ای کامل و کنار هم را ایجاد می کند.



توخل در دوران سرمربیگری ماینتس، مجموعه ای از قوانین و استانداردها را با هدف اولویت دادن به انصاف، احترام و شدت در جلسات تمرینی تیم اجرا کرد. توخل می خواست این اصول در قانون اصلی تیم گنجانده شود.

"ما همانطور که بازی می کنیم تمرین می کنیم"

جمله بالا، نوشته ای است که به طور برجسته بر روی دیوار مرکز تمرین ماینتس نمایش داده شده بود. بازخورد توخل از مربیان و ناظران همکار در مورد این استانداردها بسیار مثبت بود و او بر اهمیت تعیین انتظارات بالا و پاسخگو بودن خود تأکید داشت. یکی از نمونه‌های آن، صبحانه سه نفره بازیکنان ماینتس به صورت چرخشی بود که الهام گرفته شده از موفق ترین سازمان های ورزشی دنیا بود. او ارزش فروتن بودن را درک می کند، زیرا می داند که حتی بزرگ ترین ورزشکاران نیز مایل به انجام کارهای پیش پا افتاده هستند و هر نقشی را که برای حمایت از تیم خود لازم است بر عهده می گیرند.


«تکرار، بدون تکرار»

روش‌های آموزشی توخل از این جهت منحصر به فرد است که او بر تکرار بدون تکرار تأکید دارد. او معتقد است که تکرار مداوم تمرین‌های مشابه و تصحیح اشتباهات می‌تواند منجر به انتقاد بیش از حد بازیکنان و ریسک کمتری شود که در نهایت خلاقیت را خفه می‌کند. استدلال توخل این است که  پاسخ دادن به بازیکنان به سادگی باعث ایجاد خلاقیت نمی شود و او معتقد است که بازیکنان باید راه حل های جدید را باید خود کشف کنند. او همچنین می‌داند که بازیکنان مکانیزم ‌های فیزیکی و فنی متفاوتی دارند، به این معنی که راهنمایی مربی آن هم به یک اندازه برای تکنیک‌ها و مهارت ها بی‌اثر است. در عوض، توخل روش‌های تمرینی خود را برای هر بازیکن اختصاص می‌دهد و آنها را تشویق می‌کند تا راه‌های منحصر به فرد خود را برای اجرای همان مهارت‌ها بیابند. این رویکرد خلاقیت را تقویت می کند و به بازیکنان کمک می کند تا به پتانسیل کامل خود برسند. 

رویکرد مربیگری غیر متعارف توخل شامل قرار دادن بازیکنان در مناطقی که دیگر نمی توانند تمرین را به آسودگی انجام دهند به آنها کمک کند عملکرد خود را بهبود ببخشند و خلاق تر شوند. توخل قاطعانه معتقد است که وظیفه او به عنوان یک مربی این است که دائماً بازیکنان خود را به چالش بکشد و بهترین فرم آنها را به نمایش همگان بگذارد. در حالی که برخی ممکن است روش های او را غیر متعارف بدانند، توخل معتقد است که این نوع تمرین ها که بازیکن را به مبارزه با مشکلات وا می دارد برای پیشرفت بازیکنان ضروری است. روش های فنی او در ابتدا برای بازیکنان عجیب است اما هنگام پیشرفت در مهارت ها و توانایی ها متوجه مزایای این نوع آموزش ها می شوند.

رویکرد نوآورانه

تنوع یک عنصر کلیدی در جلسات آموزشی توخل است. توخل با درک این موضوع که هر بازیکنی به شیوه ای متفاوت و خاص خود یاد می گیرد، از داشتن رویکردی «استاندارد» در تمرینات اجتناب می کند. برای مثال او می داند که همه بازیکنان نیازی به تمرینات یکسانی ندارند. برای درگیر نگه داشتن بازیکنان و تمرکز، توخل طیف گسترده ای از فعالیت ها را در بر می گیرد و به طور مداوم جریان جلسات را تغییر می دهد. حتی در طول جلسات تمرینی طولانی که تا 2.5 ساعت طول می کشد، بازیکنان کاملاً درگیر می شوند و هرگز احساس خستگی نمی کنند. رویکرد توخل شبیه رویکرد پاکو سیرول لو است، یکی از طرفداران تمرینات دیفرانسیل و تأثیر قابل توجهی که بر آکادمی مشهور لاماسیا در بارسلونا گذاشت. سیرول لو از تکرار بیش از سه بار در هر تمرین حمایت می کند و اطمینان حاصل می کند که بازی و تمرین با نشاط و مهیج انجام می شود. 

توماس توخل در چلسی بازیکنانش را با توپ های کوچک تمرین می دهد تا به بهبود کنترل و دقت تکل هایشان کمک کند. او همچنین معروف است که مدافعان را وادار کند تا توپ های تنیس را در دست بگیرند تا از کشیدن پیراهن خودداری کنند و زمین ها را به شکل الماس در آورد تا بازیکنانش را به حرکات مورب تشویق کند. 


تمرکز تاکتیکی

اصول تمرینی توخل بر ساختارهای متفاوتی در زمین تمرین خود به کار می گیرد که به طور غیرمستقیم بازیکنان را مجبور به بازی در شرایط ناشناخته ای می کند و در نتیجه باعث توسعه سیستم خود سازمان دهی می شود. توخل از تفکر مرسوم در فوتبال جدا شده است، مدل‌های ذهنی بازیکنان را درهم شکسته و به جای دادن پاس های صاف و دقیق یا خطوط پاس طولانی در تمرین، آنها را در رفتار و الگوهای خود انعطاف ‌پذیرتر کرده است. او نمی‌خواهد مربی باشد که هر اشتباهی که تیمش مرتکب می‌شود انتقاد ‌کند و سوت بزند، بلکه هدفش حمایت از آن‌ها از طریق مشاهده و راهنمایی است و به او اجازه می‌دهد تا یک لنگر باشد، نه اینکه تمام جزئیات کوچک را به تصویر بکشد. دیگر منطقی نبود که توخل از تاکتیک های بازی قبلی کپی و آنها را استفاده کند. اصول تاکتیکی او ضد اتوماسیون (خودکار بودن) و تکرار حرکات و الگوهای یکسان برای بارها است. 

به جای آن، تفاوت های زیادی بین تکرارهای هر تمرین توماس توخل دیده می شود. جزئیات کوچک باید برای نفراتش واضح باشد، توخل معتقد است که برای بازیکنان ضروری است که درک روشنی از نکات ظریف کوچکی داشته باشند که می تواند تفاوت قابل توجهی در یک بازی ایجاد کند، مانند اینکه از کدام پا هنگام دریافت توپ استفاده کنند یا نحوه حرکت کردن یک هم تیمی به موقعیت های خالی زمین چگونه باشد. با تسلط بر این اصول، بازیکنان برای حرکت در موقعیت های پیچیده بازی آگاه تر می شوند و توخل آنها را تشویق می کند تا در چارچوب مدل بازی تیمش، بازیکنان خلاقیت به خرج دهند. علیرغم تمرکز او بر اصول خاص، او حداکثر آزادی خلاقانه را برای هر بازیکن در زمین فراهم می کند. 

توخل و پپ با وجود اینکه در سبک بازی خود از فلسفه "بازی موقعیتی" یکسانی استفاده می کنند، اما بیشتر از پیش بینی های بسیار آن دو متفاوت هستند، به ویژه در روش های تمرینی. همانطور که مارتی پرارنائو در کتاب خود به نام "پپ محرمانه" به طرز هوشمندانه ای روشی را که پپ دوست دارد بازیکنانش را تمرین دهد، آشکار می کند.

”تفاوت زیادی بین کاری که انجام می دهیم و سایر روش های تمرینی از نظر شدت و حجم کار وجود ندارد. می‌توانم بگویم که ممکن است حداکثر 10 یا 15 دقیقه کمتر در زمین تمرین بازی کنیم، به ‌ویژه اگر کارهای پیشگیری از آسیب‌دیدگی را که در باشگاه انجام می‌دهیم حساب کنید. ما به کیفیت بر کمیت اهمیت می ‌دهیم و ترجیح ما این است که تمرین‌های باکیفیت بیشتری را با هم انجام دهیم تا اینکه وقت خود را صرف تمرینات بدنی طولانی کنیم. آنها نه تنها به این نکته، بلکه به درصد بالایی از کار با توپ نیز توجه کرده اند. در واقع ما بدون توپ هیچ کاری انجام نمی دهیم، فقط برای گرم کردن و سرد کردن یا اگر بازیکنی به تمرینات انفرادی نیاز داشته باشد که مربیان با او کار کنند، توپ جایی در تمرینات ما ندارد. “ – پپ گواردیولا


کتاب جدیدی در مورد سرمربی اسبق چلسی جزئیات کارهایی را که در جلسات تمرینی در اولین باشگاه درجه یک او انجام شد را شرح می دهد. توماس توخل در طول 10 سال در فوتبال جوانان پیشرفت کرده بود. او ابتدا به عنوان دستیار مربی، از هانسی کلیچ در اشتوتگارت می آموخت، کسی که در فوتبال نوجوانان آلمان به عنوان یک فرد برجسته شناخته می شد. سپس به عنوان سرمربی تیم ها در رده های سنی مختلف تجربه کسب کرد. طبق سنت و دکترین آکادمی های آلمان در آن زمان، توخل از تکرار برای تمرین در جلسات آموزشی خود استفاده می کرد: همان پاس را 100 بار تمرین می کرد، 100 توالی پاس که در طول یک تمرین معمول تکرار می شود. او گفت: «اکنون، ما تعداد بسیار بیشتری از تکرارها را انجام می دهیم، اما دیگر نه به صورت به صورت یک تمرین معمول. ما در زمین های بسیار پیچیده و فشرده تمرین می کنیم و همیشه بازیکنان را وادار می کنیم تا بسته به شکل بازی راه حل های جدیدی ارائه دهند.»

به زبان ساده تر، بازیکنان در شرایط بازی و تحت فشار بالاتر از یک مسابقه، بدون اینکه به کاری که انجام می دهند فکر کنند، پاس ها را تمرین می کردند. 


تمرینات بازی هجومی زمانی که تعداد حریفان بیشتر از تیم خودی بود (دارای برتری عددی)، مانند هفت در برابر دو، یک پاس خلاقانه کار را تا حدی تسهیل می کرد که اینجا ضرورتی برای فکر نکردن وجود نداشت. یک چیز که هرگز در جلسات تمرینی توخل دیده نمی شد وجود مسابقه    11v11 در یک زمین کامل بود که در دوران جوانی مربیگری خود از آن به عنوان تمرین نهایی جلسات تمرینی اش استفاده می کرد.

یک مسئله، دیگر برای توخل معنی نداشت. من کاملاً با کپی برداری از تاکتیک های بازی آخر هفته خداحافظی کردم. او گفت:«ما هرگز نمی توانیم این کار را انجام دهیم.»

در عوض، او به اشکال اولیه ای که تیمش در آن بازی می کرد، توجه داشت. بازیکنان ماینتس هفته به هفته بیشتر به مربی خود اعتماد کردند و متوجه شدند که تمریناتی که روی مسائل جزئی تمرکز داشتند بهترین آمادگی را برای آنها رقم می زند. در بازی های لیگ و جام حذفی، با افزایش ناگهانی فضا در زمین، که زمان بیشتری برای تصمیم گیری فراهم می کند، همان طور که مربی قصد داشت، بازی در آن آسان تر از جلسات تمرینی شد. در آن زمان، هافبک تیم ماینتس یوگن پولانسکی گفت: "شما برای برخی از این تمرینات به سطح  A نیاز دارید."

بعد از چنین جلسات تمرینی، ذهن بازیکنان بیش از بدنشان خسته بود. توخل با تمریناتش داشت وارد مخ بازیکنانش می شد. 


در طول جلسات، توخل معمولاً تمرین را متوقف می کرد، اظهارنظر های مداوم، انتقاد از بازیکنان به خاطر اشتباهات، هل دادن آنها و تحت فشار بیشتر قرار نهادن بازیکنان همگی کار های متداول توخل در تمرینات بود. مهمتر از همه، کار روی تکنیک های فوتبال هرگز نادیده گرفته نشد. 

همانطور که راجر فدرر باید هر روز سرویس و ضربات به زمین خود را تمرین کند، یک فوتبالیست نیز باید تکنیک‌های پایه را بارها و بارها تمرین کند.

این مفهومی است که با بازیکنانی مانند آندریاس ایوانشیتز طنین انداز شد. وی می گفت:«ما تعداد بسیار زیادی تمرین پاس را در تمرینات هجومی انجام می دادیم، جایی که او دائماً نگران کیفیت پاس بود. بر این اساس او سپس حرکات و آموزش های شش یا هفت مرحله ای را با ما تمرین می کرد. بارها و بارها مجبور شدیم مثلث های جدیدی را در زمین ایجاد کنیم. آن وقت است که فوتبال سرگرم کننده خواهد شد. اما آغاز همه چیز یک پاس ساده اما خوب است. من تا به حال مربی ندیده بودم که شجاعت ساده بودن را داشته باشد.»

یان کیرشهوف مدافع سابق ماینتس، دوران خود در تیم زیر 19 سال، زیر نظر توخل و اینکه جلسات تمرینی این مربی چقدر برای سبک تیم و سبک بازی خودش مؤثر بود را به یاد می آورد. او در این بار گفت: با توماس، یاد گرفتم که چگونه ریتم بازی را بالا ببرم. این خیلی روی بازی من تاثیر گذاشت.

در این رویکرد و در هنگام ساخت بازی یک تیم، دو پاس اول کوتاه است. ایده پشت آن این است که اگر مثلاً مدافع میانی یک پاس کوتاه به هافبک دفاعی شماره 6 بدهد و این هافبک دفاعی دوباره با یک پاس کوتاه توپ را به عقب را برگرداند، حریف مجبور به حرکت می شود. سپس خطوط انتقال توپ و پاس باز می شود و مدافع میانی می تواند در چند ثانیه گزینه پاس خود را انتخاب کند و به دنبال پاس بلند باشد. این کار در نیمه حریف نیز تکرار می شود. در اینجا نیز دو پاس کمک می کند تا شماره 6 یا بازیسازی که چشمش به دروازه است، خود را آماده یک پاس تعیین کننده یا تلاشی برای ایجاد موقعیت روی دروازه انجام دهد.

همانطور که در قسمت های اول اشاره کردیم رویکرد تمرینات توخل بر مبنا تمرینات دیفرانسیل است. توخل با پروفسور ولفگانگ شولهورن گفتگو کرد و برخورد او با این دانشمند را برایش پیشگامانه دانست. یکی از پدران فکری این نظریه در زمان توخل در ماینتس، در انستیتوی علوم ورزشی در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ، در دو کیلومتری زمین تمرین بروخوگ. او در این باره گفت: «این مسئله نقش من به عنوان مربی را کاملاً تغییر داده است. من بیشتر و بیشتر خودم را به سمت این واقعیت سوق دادم که تمرین وظایف بسیار پیچیده‌تری نسبت به یک مسابقه برای بازیکنان فراهم می‌کند. مشکلاتی که حریفان در بازی برای ما ایجاد می کند باید تا حد امکان برای بازیکنان آسان به نظر برسد.»


علاوه بر این، قوانین یا زمین های خاصی با مناطق محدود در تمرینات تیم توخل وجود داشت. به عنوان مثال، بر روی دایره مرکزی ممکن است هیچ گونه بازی یا پاسی داده نشود یا کناره های زمین ممکن است بسته به حریف بعدی آنها، محدود شود. توخل یک بار تحلیل کرد که اشتوتگارت زمانی که مالکیت توپ را در جناحین به دست می آورد، بسیار قوی است. بنابراین، او می‌خواست که تیمش بیشتر به مرکز زمین حرکت کند و متمرکز باشد و در عین حال نقش بال‌های تیمش را تا حد امکان کاهش داد. در روز سه ‌شنبه و در اولین تمرین آنها قبل از بازی با اشتوتگارت او قبل از شروع تمرینات و با آرامش و خونسردی، تیمش را برای رسیدن به این هدف آماده می‌کرد. در روز چهارشنبه، توخل زمین را به شیوه ای بسیار نامتعارف محدود کرد به طوری که شبیه به یک ساعت شنی به نظر می رسید.

 توخل بازیکنانش را مجبور می‌کرد تا از وسط زمین عبور کنند، مانند عبور نخ از سوزن. اگر بازیکنان موفق می شدند توپ را به نیمه زمین برسانند، ناگهان فضا دوباره باز می شد. ماینتس در آن شنبه پیروز شد. در واقع، وینگرهای اشتوتگارت عملاً در پایان بازی ضعیفی به نمایش می گذاشتند. یکی از بازیکنان می گوید: "شما بدون عصبی بودن و با اعتقادی مثبت به سوی زمین می رفتید. دستورات او کاملاً مفصل بود. او نه تنها نقاط قوت یا ضعف حریف را نشان می داد، بلکه دقیقاً ما را آگاه می کرد که چگونه باید در برابر آنها واکنش نشان دهیم."


برخی افراد توخل را به دلیل رفتار و شیوه های خاص او در زمین تمرین و حواشی، او را از کنار خط اخراج کرده بودند. او اغلب به عنوان مربی، بسیار عجیب و غریب عمل می کرد که یک رژیم موثر اما گاهی شگفت انگیز را به مرحله اجرا می رساند. با این حال، اگر از بازیکنانی بپرسید که در اولین سال‌های سبک بار ماینتس با او کار کردند، تصویری که ظاهر می‌شود بیشتر مردی است که برخلاف برخوردش با هواداران، مسئولان باشگاه یا رسانه‌ها، همیشه در کنار تیمش بود. ایوانشیتز به یاد می‌آورد: «پس از یک بازی، او دست‌هایش را دور گردنم انداخت زیرا به لطف یک حرکت کمی متفاوت پس از دریافت توپ، گلی به ثمر رساندم، که کسری از ثانیه به من فرصت داد تا بدون هیچ چالشی کار را تمام کنم. او در رختکن کاملا به وجد آمده بود. من هیچ شادی خود خواهانه ای از توخل در مورد نبوغش یا هر چیز دیگری احساس نکردم، اما خوشحالی خالص و از ته دلی را برای من برای یک بازیکن و اینکه ما با هم موفق به انجام آن شدیم را به نمایش می گذاشت.» 

یورگن کلوپ، مربی هم دوره او، در مورد پیشرفت "استثنایی" توخل در رده های مختلف، اظهار داشت: "او یک مربی و مدیر برجسته است".

 گواردیولا همچنین تحسین خود را از فلسفه فوتبال توخل ابراز کرد و گفت: "او بسیار خلاق است. یکی از معدود مربیانی است که از او یاد می‌گیرم. در همه بخش‌ها عالی و از تماشای تیم‌های او، نحوه بازی و رویکردش به فوتبال لذت می‌برم.

نیکولچه نووسکی، که زیر نظر توخل و کلوپ بازی می‌کرد، خاطرنشان کرد: «مدیریت توخل به گونه ای بود که به جزئیات دقیق علاقه داشت؛ آمادگی او برای هر بازی بی‌نظیر است. او کمال‌گرا است و از به چالش کشیدن افراد نمی‌ترسد».

گفته می شود که توخل احترام بسیار زیادی برای کارکنان باشگاه دارد، چه باغبان و چه سرآشپز، او می گوید:« حال خانواده شما چطور است؟» یا «حال خودت چگونه است» و اینگونه است که سزار آزپلیکوئتا بازیکن اسبق چلسی اظهار دارد که مدیریت انسانی توخل فوق العاده کلید موفقیت چلسی بود. 


محتواهای مشابه که بکارتون میاد:

کارگاه مربیگری تمرینات الیت فیفا

دوره آموزش طراحی تمرین 1

دوره آموزش طراحی تمرین 2

مطالب مرتبط

  • plan

    فوتبال چیست؟ گفتوگوی میلاد بابائی و وحید رحیمی

    ۱۳ تیر ۱۴۰۴

    link text here
  • plan

    سوئیچینگ پلی در بازی فوتبال-نادر قاسمی

    ۱۸ تیر ۱۴۰۴

    link text here

ورود به حساب کاربری

برای ورود یا ثبت نام لطفا شماره موبایل خود را وارد کنید

98+

ورود به حساب کاربری

لطفا ایمیل و رمز عبور خود را وارد کنید

رمز عبور خود را فراموش کردید ؟

رمز عبور

لطفا برای ورود رمز عبور خود را وارد کنید

رمز عبور خود را فراموش کردید ؟

ورود به سایت به معنای پذیرش قوانین و حریم خصوصی میباشد

یا